حسن روحانی پس از ریاست جمهوری بارها در سخنرانی های خود تأکید می کند که بایدد اسلام رحمانی در به عنوان سیاست خارجی از سوی جمهوری اسلامی در دنیا مطرح شود . در این باره کلیپی نیز توسط هواداران وی و به کارگردانی یکی از هنرمندان وابسته به وی ( امیر حسین مدرس) که برای پیروزی روحانی در انتخابات از هیچ چیز دریغ نکرده بود ساخته شد و حواشی زیادی را هم به دلیل شباهت بسیار زیاد آن با کلیپ انتخاباتی اوباما به همراه داشت .
امام خامنه ای چندی پیش در دیدار با دانشجویان در پاسخ به سؤالات مطرح شده دانشجویان این نوع بیان از اسلام که از آن تعبیر به اسلام رحمانی می شود را راهی غلط دانسته و آن را از ریشه لیبرالیزم خواندند .
ایشان در بخشی از صحبت هایشان میفرمایند :
گاهی یک شعارهایی داده میشود، شعارهای بهظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست؛ از جملهی چیزهایی که اخیراً خیلی رایج شده و انسان میشنود در نوشتهها و در گفتهها، «اسلام رحمانی» [است]؛ خب، کلمهی قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانیاش قشنگ است؛ امّا یعنی چه؟ تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یکجور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(۷) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمقیابی، کاری است غلط و احیاناً گمراهکننده. بعضیها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژهای است برای معارف نشئتگرفتهی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم. اگر اسلام رحمانی اشارهی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا. تفکّر لیبرالیستی از تفکّر اروپای قرن هجدهم و نوزدهم -یعنی زیربنای فکریاومانیستی که نفی معنویّت و خدا و مانند اینها است- سرچشمه میگیرد. چون خدایی نیست، پس سلیقهای است؛ چیزهای بشری اینجوری است؛ حتّی در حقایق علمی و حقایق آزمایشگاهی، شما ببینید سلیقهها چقدر مختلف است. امروز یک تشخیصی را در مورد یک مادّهای میدهند که مثلاً برای فلان بیماری یا برای فلان مشکل، مفید است؛ چند صباح بعد باز هم دانشمندانی اعلام میکنند که نخیر، این مفید نیست، مضر است! یعنی کارهای غیر مستند به وحی الهی، در معرض خطا و اشتباه و دوگونه اندیشیدن و اینها است. پس تفکّر وقتی خدایی نشد، سلیقهای است؛ سلیقهای که شد، آنوقت ارزشها بر اساس منافع گروههای قدرتمند تعریف خواهد شد.
در کلیپی که مشاهده میکنید قسمت هایی از سخنان مهم حضرت امام خامنه ای در مورد این انحراف جدی به همراه سخنان حسن روحانی در این رابطه گنجانده شده است:
دانلود
بنیان گذار لیبرالیزم درون جمهوری اسلامی یعنی آقای هاشمی ؛ بنیان گذار چنین مفاسدی است.
این که بگوییم " انقلاب به نام اسلام تمام شد و از این جا باید لیبرالیزم را در جمهوری اسلامی پیاده کنیم" این یکی از جرائم آقای هاشمی است .
آقای مرعشی فامیل آقای هاشمی و سخنگوی حزب کارگزاران گفتند که " ما لیبرال دموکرات مسلمانیم! "
همین آقای نهاوندیان در کنار دست حسن روحانی کتابی نوشتند به نام امنیت ملی و نظام های اقتصادی. در صفحه 782 دست گذاشتند روی این موضوع که طرح جایگزین و مطلوب برای اقتصاد ایران الگو و نگاه نئوکینزی هاست .
مفسدین فکری و مفسدین تفکر استراتژیک یعنی کسانی که می گویند گزینه مطلوب برای اقتصاد ایران الگوی نئوکینزی هاست . نگاهی که امروز در ایلات متحده پاشیده و اضمحلالش خودشو نشون میده اما الان آقای نهاوندیان و تیر وطایفه اش جرأت نمی کنند بگویند آبروی بانک رفت .
یک کسی مثل آقای هاشمی وقتی رئیس جمهور شد و آمد در قدرت قرار گرفت دین رو بوسید و کنار گذاشت و گفت آقا این که قرآن گفته فاتقوالله و اطیعون برای زمانی بود که آقای بهشتی بیاید فریاد بزند انقلاب کند نه الان؟ حالا که دیگه انقلاب شده افراد اقتصادی مانند نوربخش و زنجانی باید بیاید و بگویند که چی کار کنیم. خب این افراد که در جایی درس خوانده اند که چیزی به نام تقوا مطرح نبود.
بعدا آقای خاتمی هم همین راه را ادامه داد و مدام خاتمی گفت که اگر دین با خواسته ای مردم در تعارض قرار بگیرد آنچه به زاویه رانده می شود دین و منادیان دین است!
دانلود
تقابل دیگر از روحانی با مفاهیم مد نظر آقا ؛ این بار "اسلام انقلابی"
امام خامنه ای 1378/9/3 :
انقلاب اسلامی، عزّت اسلام را برروی دست گرفت و به همه دنیا نشان داد. انقلاب اسلامی نشان داد که اسلام میتواند به یک ملت، سرافرازی و عزّت دهد؛ یک ملت را از زیربار فشار و تحمیل بیگانگان نجات دهد و از حالت تحقیری که بر آن ملت تحمیل کردهاند، بیرون بکشد. میتواند استعدادهای یک ملت را در همه میدانها بروز و ظهور بخشد؛ میتواند به یک ملت، قدرت دفاع از خود، قدرت دفاع از عقاید و از هویت و شخصیت خود بدهد. انقلاب اسلامی این را نشان داد. لذا آن وقتی که انقلاباسلامی پیروز شد و وقتی امام بزرگ ما - آن شخصیت عظیم، آن شخصیت بینظیر در زمان ما - توانست از زبان این ملت، سخن بگوید، همه مسلمانان عالم احساس افتخار و حیات کردند؛ احساس کردند که زنده شدهاند. این خون تازهای که در رگهای امّت اسلامی دوید، دشمنان را بسیار دستپاچه و سراسیمه کرد. آنها نیروهایشان را روی هم گذاشتند تا با این پدیده عظیم - یعنی اسلام انقلابی که امروز آن را یک ملت فریاد میکند - مبارزه کنند. از روزِ اوّل تا امروز - در طول این بیست سال - مبارزه کردند! مبارزه با چیست؟ مبارزه با عزّت و استقلال ملت ایران و مبارزه با هویت ملت ایران است؛ اما چون اسلام است که این عزّت را داده و به ملت ایران، هویت بخشیده است؛ چون اسلام است که به ملت ایران قدرت بخشیده است تا بتواند آرمانها، آرزوها و خواستهای خود را علناً بر زبان آورد و آن را دنبال کند و از اخم قدرتها و دست نشاندگان آنها و حکومتهای فاسد نترسد؛ چون اسلام است که این امتیاز را به ملت ایران بخشیده است، با اسلام دشمنند. دشمنی با اسلام انقلابی، اسلامامام، اسلام زندگیبخش، اسلامی که وقتی پرچمش برافراشته میشود، همه دنیا را به خود متوجّه میکند؛ همچنانی که امروز هم همینطور است. دشمنی با این اسلام بهخاطر این است که اسلام، دست بیگانگان را از این جا کوتاه کرد و منابع این کشور را از دست بیگانگان نجات داد. لذا امروز خدمت به ایران و خدمت به ملت ایران، عبارت از خدمت به اسلام است. هرکس که امروز اسلام انقلابی، اسلام امام، اسلام زندگی بخش و اسلام مبارزه با ظلم و ستم را گرامی بدارد - نه آن چیزی که به نام اسلام در مقابل ظلم و ستم، تعظیم میکند! آن اسلام نیست، فریب است - هرکس که امروز اسلام حقیقی و به تعبیر امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدی را تأیید و حمایت کند، اوست که برای ایران و ملت ایران، برای تاریخ ایران و آینده ایران و یکایک آحاد این ملت خدمت میکند. بسیجیان این امتیاز را دارند که در میدان این خدمت آمادهاند. بسیج به معنی حضور و آمادگی در همان نقطهای است که اسلام و قرآن و امام زمان ارواحنافداه و این انقلاب مقدّس به آن نیازمند است؛ لذا پیوند میان بسیجیان عزیز و حضرت ولی عصر ارواحنافداه - مهدی موعود عزیز - یک پیوند ناگسستنی و همیشگی است. امیدوارم انشاءاللَّه خدای متعال این عید را بر همه ملت ایران، بخصوص بر شما بسیجیان عزیز مبارک کند.
روحانی 1395/2/15 :
اسلام انقلابی معنایش این است که ما اصل را به انقلاب و مبارزه میدهیم و بخشی از اسلام را قبول داریم که ما را دعوت به جهاد و مبارزه میکند، یکی از مشکلات ما قبل از پیروزی انقلاب در برابر برخی گروهکها و حتی بعد از پیروزی انقلاب در برابر آنها این بود که انقلاب اسلامی را نپذیرفته بودند و اسلام انقلابی را قبول داشتند.
رئیسجمهور گفت: آنها میگفتند آنجایی که جهاد و مبارزه است آنجا ما اسلام را قبول داریم و در آنجایی که از دید آنها مبارزه نیست میگفتند اسلام را قبول نداریم. به تعبیر آن معلم بزرگ اسلام احکام بیشماری دارد که یکی از آنها جهاد و مبارزه است و اگر ما انقلاب را میخواهیم به خاطر تحقق ارزشهای اسلام میخواهیم و اگر مبارزه را دنبال میکنیم برای استقرار اهداف نظام اسلامی و فرهنگ اسلام و اجرای قرآن و سیره پیامبر و ائمه خدا علیهمالسلام است.
روحانی افزود: همین امروز ما این مشکل را داریم و همین امروز باید کتاب مطهری را بازخوانی کنیم و معلمین ما باید برای جوانان ما تشریح کنند که ما انقلاب اسلامی داریم و ما در پی اسلام انقلابی نیستیم، همانهایی که معتقد به اسلام انقلابی بودند قاتل آن معلم بزرگوار و همان گروهکها بودند که ایشان را به شهادت رساندند.
رئیسجمهور در ادامه سخنان خود بیان کرد: بنده در خاطراتم ذکر کردهام که در سال 55 و 56 چند نوبت که خدمت شهید مطهری رسیدم جزواتی دست ایشان بود و مطالعه میکرد و به من گفت آیا این جزوهها را دیدهای که نگاه کردم و پاسخ دادم بله دیدهام. گفت ببین با اسلام چه کار میکنند که این صحبت را با عصبانیت بیان کرد و تمام بدنش میلرزید. میگفت اینها میخواهند قرآن را اینچنین تفسیر کنند و میخواهند آیات قرآن را اینچنین تحریف شده به نسل جوان ما معرفی کنند.
روحانی افزود: آن شهید بزرگوار درد را به خوبی میشناخت و مرهم دردها و زهرها را هم به خوبی میدانست. هر جا مشکلی میدید به پا میخواست و با شهامت و قدرت اقدام میکرد. در جلسات جامعه روحانیت مبارز در اوایل سال 56 که شکل جدیدش شروع شده بود ایشان یکی از بزرگان آن جمع بود، شهید بهشتی و شهید مطهری به عنوان بزرگان آن جمع بودند که ما در خدمتشان بودیم. همه جا در همه مسائل انقلاب اسلامی شهید مطهری با صراحت در آن جمع نظراتش را تبیین و بیان میکرد.
نظرات شما عزیزان: